الیساالیسا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره

الیسای خوشگل من

New year 2016

هفت ماهه تورنتو هستیم . شما نفس مامان سه سال و دو ماهه هستی .  امشب شب سال نو هست( سال میلادی 2016). Happy new year   ...
11 دی 1394

رفتن

23 روز مونده تا رفتنمون برای همیشه .... امیدوارم بهترینها برای الی , مامانی و بابایی پیش بیاد...... ...
27 ارديبهشت 1394

آخرای سال 93

    امروز 27 اسفند 93 است , دیروز چهار شنبه سوری بود الی , مامانی و بابایی با هم بالن هوا کردیم کلی آرزو کردیم و آبشار روشن کردیم و پروانه هوا کردیم و.... این چهارشنبه سوری آخرین چهارشنبه سوری یه که اینجاییم.... . ...
27 اسفند 1393

موجود خیالی الی

توی ذهنت یه موجود خیالی داری بنام "مو" (به ضم میم) . وقتی اتاقت تاریکه و میری که چیزی از اتاقت بیاری میبینمت که برش داشتی و داری بدو بدو میای و هی با خودت میگی "مو مو ".... یا مثلاً زمانی که شلوارت پات نیست و مامانی و بابایی اصرار دارن که شلوارتو پا کنی هی از مامانی و بابایی سوال میکنی "مو مو "؟؟ یعنی مو میاد و پامو میخوره ؟ تازگیها وقتی میخوای مامانی رو بترسونی میگی "مو مو" , وقتی مامانی میگه میترسم , شونه هاتو بالا میندازی و میگی "نیست" و در ادامه اش دستاتو به نشانه نه,  بالا و پایین میکنی و میگی نه نه " یعنی مو نیا و مامان رو نخور ".  قربونت برم که این ...
23 اسفند 1393

کمد جدید الی

چند هفته پیش آنا طبق روال هر روز صبح اومده که غذاشو بذاره فریزر , دیده گوشی تلفن توی فریزره!!!!!!!!!!!! به بابا زنگ زده  که چرا گوشی توی فریزره ؟ کاشف به عمل اومد کار کاره  الیسا خانومه ........ اون روز هم داشتی پاستل هاتو توش جا میدادی ..... یخچال یا کمد ؟!!!!! الیسا میدونه. .... ظاهراً که یخچاله , ولی در اصل الی کار کمد رو ازش میکشه. ...
23 اسفند 1393

دو سال و دو ماهگی الی

2 سال و دو ماه و 12 روزه هستی .تقریبا ً سه ماهی میشه (از آبانماه) پیش آنا میمونی. آنا صبح ساعت 6 میاد پیشت و تا ساعت 4:30 عصر که بابایی میاد خونه, با هم هستید . دو هفته اول خیلی سخت بود چون من میبردمت خونه آنی و تو خیلی از این کار خوشت نمیومد و همین که میرسیدیم دم در و تو رو میدادم آنی,  گریه میکردی و داد و بیداد راه مینداختی قبل از حرکت از خونه هم بزور لباساتو تنت میکردم ، بعضی صبح ها هم کلاهتو از سرت میکندی و میزدی زمین و با داد و بیدا میگفتی نه نه .... یعنی نریم بیرون، ولی همون دو هفته اول بود بعدش دیگه آنی اومد پیش ات. تو خونه خودمون راحت تری. درست هفته پیش بردمت دکتر برای چکاپ . چون آنی میگفت رنگت پریده . خدا رو شکر چیز خاصی ...
24 دی 1393

تولد 2 سالگی الیسا با تم توت فرنگی

امروز که این پست رو میزارم هشتم آبانماهه و تا روز تولدت سه روز دیگه مانده ، امسال چون، سالروز تولدت مصادف با ماه محرم و روز تاسوعا شد مامانی و بابایی تصمیم گرفتن تولدت رو جلوتر جشن بگیرن و از اونجائیکه شما متولد شب عید غدیر هستی به همین بهانه تولدت رو انداختیم اون روز(21 مهرماه یعنی بیست و یک روز زودتر).  امسال هم مثل پارسال جشن تولدت رو در دو  نوبت برگزار کردیم یکی رو روز عید غدیر یعنی روز دوشنبه 21 مهرماه (با خانواده بابا علی)و یکی دیگه رو روز پنجشنبه 24 مهرماه (با خانواده مامان لیدا) برگزار کردیم . عزیزم تم تولدی که امسال برات انتخاب کردم تم توت فرنگی بود.  یه تم دخترانه و در عین حال زیبا. لباس تولدت رو...
9 آبان 1393