الیساالیسا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

الیسای خوشگل من

بابایی و ذوق کردن های الیسا

1392/7/16 18:55
نویسنده : مامان لیدا
677 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره یکشنبه 13 مهر بعد از دو هفته بابایی از ماموریت اومد ، ساعت 5:30 صبح پرواز داشت و ساعت 8 صبح رسید خونه ، بابایی داشت توی کمد دنبال لباساش میگشت که شما با سرو صدای پیش اومده بیدار شدی ، با اینکه هنوز خواب آلود بودی و ویندوزت کامل بالا نیومده بود رفتی بغل بابایی و دیگه مگه تا شب پایین میومدی!!!!اونروز خیلی ذوق کردی،  حسابی با بابایی همدیگرو میبوسیدید و با هم بازی میکردید . منم که میومدم و بابایی رو میبوسیدم زودی میومدی و منو پس میزدی و بابارو بغل میکردی و میبوسیدی . خلاصه عجب رقیب حسودی داره مامان!!!

چند روز بود هی نق میزدی از وقتی بابا اومده نق زدن هات خیلی کم شده. خلاصه به این نتیجه رسیدم بابایی همه دنیای شماست همه اعتماد به نفست، همه خوشحالیت و همه زندگیت .... دیگه وقتشه بابا کمتر بره ماموریت ، چون نمیخوام از نظر احساسی آسیب ببینی.دوستت دارم دختر کوچولوی مهربونم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)