الیساالیسا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

الیسای خوشگل من

خاطرات غربالگری سه ماهه اول من

1391/2/20 11:16
نویسنده : مامان لیدا
27,924 بازدید
اشتراک گذاری

کلی با حوصله نزدیک به یک ساعت تایپ کردم همه پرید. همش میخواستم تو WORD  سیو کنم که تنبلی کردم و اون بلا سرم اومد . میخواستم راجع به آزمایشهای غربالگری بنویسم . قرار بود چهارشنبه 20 اردیبهشت ماه  برم آزمایشهای غربالگری رو انجام بدم برا همین به آزمایشگاه نیلو زنگ زدم و پرسیدم آیا نیاز به وقت گرفتن داره یا نه ؟ که خانومه گفت برای کی میخوای بیای ؟گفتم چهارشنبه ،که گفت چرا زودتر نمیای؟ منم گفتم نسخه ام برای بیستم اردیبهشته. خانومه گفت مشکلی نیست زودتر هم میتونی بیای. منم از اونجا که روز دوشنبه تو اداره جلسه داشتم برای سه شنبه وقت گرفتم یه روز قبل از نسخه دکتر.  روز سه شنبه مرخصی گرفتم و صبح  ساعت 8:22 دقیقه از خونه با شوهرم راه افتادیم .  شوهری منو تا یه مسیری رسوند و بقیه رو من خودم ماشین گرفتم. اولش رفتم یه سر بیمارستان پارس . شنیده بودم بیمارستان پارس نتایج آزمایشهای غربالگریش رو برای تائید میفرسته آلمان . رفتم بخش سونوگرافی برای سونوی NT  . خانومی که تو پذیرش بود بهم گفت که  این سونو همراه آزمایشش میشه 260 تومان . منم که قبلاً پرس و جو کرده بودم و میدونستم که بیمه من شامل بیمارستان پارس میشه بهش راجع به این مساله گفتم و ایشون اظهار بی اطلاعی کرد و گفت برم بخش آزمایشگاه و از خانوم صادقی بپرسم که آیا غربالگری مشمول بیمه میشه یانه؟  منم دیدم این خانوم هنوز نمیدونه که آیا غربالگری مشمول بیمه میشه یانه؟ و این نشون میده که مراجع اونجا کمه. پس نتیجه اینه که بهتره جایی برم که کارش این باشه در نتیجه از اومدن به پارس منصرف شدم و راهی میدون ولیعصر شدم که برم آزمایشگاه نیلو . مسیرش خیلی سر راست بود نیلو که رسیدم خیلی شلوغ بود کلی مامان رو دیدم که اومده بودن آزمایش بدن .دفترچه مو دادم منتظر موندم بعد از چند دقیقه اسممو تو بلند گو صدا زدن خانوم منشی یه توضیحی از فرایند بهم داد که اول باید نمونه خون بدم بعد برم سونو گرافی و موقع رفتن به سونو بهتره بیسکویت، کیک و ابمیوه شیرین بخورم.  بعدشم یه کارت داد و گفت که سونو رو برم اونجا و ادامه داد که حالا برم و از صندوق فرمها و رسیدم رو بگیرم منم رفتم صندوق و از اونجا که من بیمه بودم خوشبختانه مبلغی بابت آزمایش خون پرداخت نکردم و خانم صندوق دار یه رسید به من داد و چند برگ فرم که باید اونا رو پر میکردم  فرمها یه  شرح حال از وضعیت مادر، بیماریها، سن واقعی مادر و فرایند بارداری بود همین که فرم را پر کردم و اونو به بخش غربالگری تحویل دادم اسممو برای نمونه گیری صدا کردن و من رفتم و خون دادم .بعد از خانم منشی (پذیرش)خواستم یه چند تا سونوی دیگه بهم معرفی کنه که اونم چند تا کارت بهم داد و من به اونها زنگ زدم تا ببینم که اونا طرف قرارداد با بیمه من هستند که یکیشون گفت بله ولی نپرسیدم آیا همه نوع سونوگرافی را در بر میگیره یا بعضی رو. چون یه خانومه که کنار من نشسته بود گفت که سونوی NT همه جا آزاده. در نهایت تصمیم گرفتم که همون سونوگرافی رو که نیلو گفته رو انتخاب کنم و از نیلو خارج شدم .

اولش تو خیابون ولیعصر یه کم پیاده بالا رفتم که یه سوپری پیدا کنم و کیک و بیسکویت بخرم که بالاخره یه دکه روزنامه فروشی اونور خیابون پیدا کردم و رفتم خرید کردم . و راهی سونوگرافی شدم سونوگرافی چند تا خیابون پایین تر از نیلو در بن بست گل ساختمون گل بود سونوگرافی که رسیدم همچین شلوغ نبود ولی با همین تعداد درست 2 ساعت و نیم تو نوبت بودم دلیلش هم این بود که بعضی از خانوما چند بار داخل میرفتن . مثلاً یه خانوم جوون بود که با مادرش اومده بود و باردار و هم ماهه من بود و برای غربالگری سه ماهه اول اومده بود مادرش میگفت که الان 2 روزه که دارن میان و بچه اش تکون نمیخوره که دکتر اندازه های جنین رو ثبت کنه. بالاخره نوبت من شد کار من یه 15 دقیقه ای طول کشید همه چیز خوب بود نی نی کلی ما رو شرمنده کرد و حسابی تکون خورد من خیلی خوشحال شدم چون من خیلی هم قدم نزده بودم و حوصله تکرار سونورو نداشتم خلاصه جوابو گرفتم و اومدم نیلو تحویل دادم اونا گفتند تا دو ساعت دیگه جواب آماده است راستی برای سونو 65000 تومان پرداخت کردم چون آزاد بود و طرف قرارداد با بیمه نبود

اون خانومه و مادرش نیلو رو ترک کردند تا دو ساعت دیگه برگردن. ولی من همونجا موندم تا یه ساعت دیگه یه پیگیری کنم شاید جواب آماده بشه به شوهرم هم گفتم که بیاد نیلو . اونم قرار شد بیاد اونجا. تو همین فکرا بودم که اسممو خوندن و گفتن که برم و جوابو بگیرم منم سریع رفتم و جوابو گرفتم و با همسرم هماهنگ کردم که بیاد تا سر نیایش تا باهم برگردیم خونه.

خلاصه جواب غربالگری رو گرفتم  یه پرونده ی  قطور، زدم زیر بغلم و یه ماشین گرفتم رفتم سر نیایش.  شوهرم رو که دیدم، گفتم که برای ناهار بریم بیرون و مستقیم رفتیم توحید کباب ترکی نشاط ، یه کباب ترکی به بدن زدیم و رفتیم خونه. یه کوچولو خوابیدیم و عصر حدود ساعت 6بود که رفتیم مطب دکترم . پرونده رو به دکترم نشون دادم و اون بعد از اینکه اونارو دید گفت نرماله . و برای غربالگری دوم نسخه نوشت و قرص کلسیم و آهن هم بهم داد و گفت کلسیم رو از همون روز بخورم و آهن رو از هفته 16 به بعد .

در مسیر برگشت از مطب دکتر یه سری به میلاد نور زدیم و یه ذرت مکزیکی و یه لیوان آب انار به بدن زدیم و یه بلوز حاملگی تایلندی از پران خریدیم و برگشتیم خونه . حالم خوب نبود  احساس میکردم غذای ظهر رو دلم سنگینی میکرد این حس رو از عصر داشتم خلاصه شب زود خوابیدم حدود ساعتهای 12:30 از خواب بیدار شدم و گلاب به روتون همه اونچه رو که خورده بودم رو بالا اوردم ولی اون حس لعنتی منو رها نکرد و تا روز بعد هم با هام بود .فکر کنم از اون آب اناره بود

خلاصه اینم از خاطرات روز غربالگری نونوی عزیز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

شعله
6 دی 93 10:05
سلام خانومی ،داشتم تو گوگل راجع به غربالگری سرچ می کردم که با وبلاگ شما آشنا شدم و خاطرات غربالگری شما رو خوندم ..راسش یه نمه استرسم رفع شد..یه سوالی داشتم دکترم به من گفته اول برم سونو بعد ؟آزمایش..نمی دونم شاید من اشتباه می کنم
مامان لیدا
پاسخ
سلام هیچ فرقی نمیکنه . موفق باشید